با سلام خدمت شما دوستان گرامی : وبلاگ چرا بی نشان به علت هک شدن قابل دسترسی نیست از این جهت این وبلاگ جایگزین چرا بی نشان است
سلمان بصیر=چرا؟بی نشان
سلام
این روزها خبرهای زیادی از دکل زنی و گم شدن یا پیدا شدن دکل می شنویم. اینها همه خبرهای بدی است و خوشایند ملت و دلسوزان ایران اسلامی نبوده و نخواهد شد. چند سال پیش ، آن موقعی که عیار جامعه بالا بود و همه یک دست در مقابل دشمن متجاوز ایستادگی می کردیم هم خبرهایی در مورد دکل ها به گوش می رسید اما این کجا و آن کجا؟
آن روزها دکل های دیدبانی دشمن زده می شد تا جلوی دید نامحرمان خاک پاک ایران گرفته شود. دکل دشمن زده می شد تا جان رزمندگان اسلام حفظ شود ، دکل دیدبانی دشمن زده می شد تا چشم دشمن کور شود. بعضی وقت ها برای زدن یک دکل دیدبانی دشمن چندین نفر جان خود را فدا می کردن تا بقیه در امان باشند. بعضی وقت ها هم دکل دیدبانی می زدیم تا بر تمام حرکات دشمن مسلط باشیم و کوچک ترین حرکت دشمن را زیر نظر داشته باشیم. این دکل زنی خوب بود اما این روزها هم خبر از دکل زنی زیاد است ، دکل هایی که نه برای حفظ جان و مال مردم بلکه برای مال مردم زده شده اند که متاسفانه تعداد آنها هم روز به روز به لطف برخی ها بیشتر و بیشتر می شوند. این دکل ها از پول مردم و بیت المال مملکت اسلامی زده می شوند و نمی دانم به جیب چه کسانی سرازیر شده اند. این دکل ها دزدی از جیب مردم است نه برای جان مردم!؟ دکل هایی که در زمان جنگ می زدیم جان مان را حفظ می کرد اما این دکل ها جان و مال ما را به خطر می اندازد و کسی از زیاد شدن تعداد این دکل ها خوشحال نمی شود. آن روزها دکل می زدیم تا گرای توپخانه دشمن را بگیریم اما امروز دکل می زنیم تا بیت المال مسلمین را خالی کنیم .آن دکل ها جانمان را حفظ می کردند و جلوی نفوذ دشمن را می گرفتند ولی این دکل ها به دشمن کمک می کنند تا گراهای داخلی ما را به خوبی دریافت کنند و اطلاعات عملیاتی خود را زیاد کنند. بیاییم محض رضای خدا از این دکل ها نزنیم. بخاطر خون شهدایی که در دکل های دیدبانی شهید شدند یا بخاطر از بین بردن دکل های دشمن جان خود را فدا کردند از دکل زنی برای جیب مردم و بیت المال خوداری کنیم و گراهای خودی را به دشمن ندهیم .
یک پیشنهاد
همه میدانیم استفاده کردن از تجربه های دیگران در زندگی و کار و همچنین شنیدن و دیدن نوع عملکرد بزرگان ، نشان از عقل و درایت و تیز هوشی هر فرد است و از طرفی پذیرش خطاهای خود و همراهان نشانگر منطقی بودن و معتدل بودن انسان است.
با یک نگاه اجمالی به تاریخ 35 سال عمر با برکت انقلاب اسلامی و نوع عملکرد امام و رهبری در برابر افراد و اشخاص به خوبی میتوان دید که امام و رهبری انقلاب ،هیچ وقت از فرد و اشخاص آنچنان دفاع نکردند که اصل انقلاب و موجودیت نظام را تحت تاثیر قرار دهد، سیره هر دو بزرگوار بر این استوار بوده و هست که از افراد تا حدی حمایت و پشتیبانی کنند که به اصل انقلاب صدمه ای وارد نشود. برای مثال: در اول انقلاب امام خمینی (ره) مهندس بازرگان را مامور به تشکیل دولت کرد و دولت موقت با حمایت امام تشکیل شد اما امام حمایت همه جانبه از دولت موقت و شخص نخست وزیر انجام نداد تا بعد از برکناری مهندس بازرگان، خود امام زیر سئوال برود. یا در مورد جانشینی آقای منتظری ، امام آنچنان عمل نکرد که بعد از برکناری ایشان مملکت دچار چالش بزرگ شود، بلکه حتی بعد از پخش نامه معروف 6 /1/ امام موضع گیری صریح ، روشن و بدون تعارف امام، مشخص شد که امام حاضر نیست منافع و مصلحت کشور اسلامی را فدای افراد خاص کند ،هر چند آن فرد حاصل زحمات ایشان باشد.
چنین عملکرد و منشی را از رهبر عزیزمان سید علی نیز خبر داریم. ایشان در طول چند سال از همه دولت های منتخب حمایت کردند و پشتیبان اصلی همه دولت ها از زمان رهبری حکیمانه خودشان بودند اما از اصل نظام اسلامی برای حمایت دولتی هزینه نکردند. حتی در مواردی از خودشان و جسم و جان خودشان هزینه کرده اند اما از اصل نظام هرگز. هر فرد و هر دولتی جایگاه خود را دارد و به اندازه کافی فرصت داشته و دارد تا با استفاده از موقعیت ها و سرمایه های ملی ایران ،به نفع پیشرفت و پیشبرد اهداف نظام جمهوری اسلامی استفاده کند و موفقیت هایی را نصیب ملت بزرگ ایران بنماید.
متاسفانه دولت های محترم در این جند دوره به این منش و موضع گیری رهبری و امام کم توجه بودند و به همین علت هم در برخی موارد از افراد و یا طرف هایی خاص حمایت کرده اند . در دولت سازندگی آن چنان از یک حزب و جناح خاصی مثل حزب ... حمایت شد که بعد ها دچار مشکلات مدیریتی و یا قضایایی مثل پتروپارس شدیم ؟! و...
در دولت اصلاحات آنچنان بر طبل آزادی بیان و آزادی اندیشه کوبیده شد که انگار تا حالا در جمهوری اسلامی ایران خبری از آزادی بیان و آزادی اندیشه نبوده است. چنان گفتگوی تمدن ها را علم کردیم که انگار ابداء کننده گفتگوی تمدن ها در دنیا ما بودیم وخیال کردیم که با زنده کردن طرح گفتگوی تمدن ها دیگر هیچ مشکلی بین ما و دشمنان قسم خورده جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد. یا به حدی از وزیر فراری از کشور حمایت شد که با اعلام نظر مقام معظم رهبری و نارضایتی ایشان از وضع وزارتخانه مزبور شخص وزیر ، حاضر نشدیم تا وزیر انتخابی خودمان را بر کنار کنیم ؟! و...
در دولت بعدی چنان دفاعی از برخی افراد خاص انجام شد که انگار ، اگر این افراد نباشند در روند نظام جمهوری اسلامی خلل وارد خواهد شد. حتی با اینکه موضع نظام مقدس جمهوری اسلامی نسبت به رژیم غاصب صهیونیستی به وضوح معلوم است و بعد از تبری جستن و اعلان برائت همه جانبه رهبری در نماز جمعه ا ز ملت و دولت اسراییل ، حاضر نشدیم تذکری به فرد مورد نظر بدهیم و برعکس در جواب نامه رهبری و اقدام به موقع ، نسبت به آن تعلل کردیم و تا جایی پیش رفتیم که آن شخص را در جایگاه بالاتری قرار دادیم ؟! یا از فردی که اخیرا حکم قضایی نسبت به ایشان اعلام شده چنان پشتیبانی کردیم و جایگاه خاصی به او دادیم که الان کنار کشیدن از آن کارها معنی ندارد. در برخی از موارد از افرادی دفاع کریم یا به افرادی میدان دادیم که علما و خواص مطلع از احوال ایشان بارها و بارها تذکر داده بودند. متاسفانه اینجا هم کج رفتیم؟!
امیدواریم در دولت تدبیر و امید بیش از این دنباله رو این حرکت های بی ثمر نباشیم و در مقابل اشتباه عوامل و هر کدام از اعضای دولت موضع تدافعی نگیریم بلکه در برابر کارها و زحمات اعضاء از آنها تشکر کنیم و در برابر اشتباهات آنها تذکر دهیم. چرا که دولت ، دولت یک نظام اسلامی است و در راس امور مملکت ما فردی فقیه و آگاه به همه شرایط قرار دارد.
در برابر موج انتقادهای سازنده به دفاع از عملکرد اشتباه یا ضعیف نماینده جمهوری اسلامی ایران که کاری در خور شان نظام انجام نداده است ،جبهه نگیریم و صورت مساله را پاک نکنیم و یا موضوع را عوض نکنیم. کسی از کت و شلوار و عینک ایراد نمیگیرد بلکه ایراد از نوع عملکرد ضعیف نماینده ماست. انتظار داریم یک نماینده نظام مقدس جمهوری اسلامی سمبل حرکت مردم و نظام باشد نه اینکه آغوش بسمت شیطان زمان باز کنیم و فریب حیله های آنها را بخوریم. پیشنهاد میکنیم به جای این کارها ، خوب است از مقام معظم رهبری و ملت بزرگ ایران اسلامی عذر خواهی کنیم و سعی در جبران این عملکرد ضعیف برآییم. کشور ما امروز نیازمند یک مدیریت جهادی است. مولایمان و رهبر عزیزمان در اول سال نیاز اصلی امسال و سالهای دیگر را مدیریت جهادی اعلام کرد . باید بدانیم و باور کنیم که ما در مورد بحث مدیریت مشکل داریم و آقا از باب تذکر و یادآوری و اینکه در طول سال یادمان باشد ، اشاره به مدیریت جهادی در نامگذاری امسال کرده اند. ملت و دولت ما تجربه های خوبی در مدیریت جهادی دارد و نمونه بارز آن در 8 سال دفاع مقدس است که بدون تجربه نظامی گری ، با یک نگرش جهادی و بسیجی توانستیم از سال دوم جنگ ، با این نوع مدیریت پیروز جنگ تحمیلی باشیم و در برابر استکبار جهانی ایستادگی کنیم.
یادمان باشد ما در برابر حفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و در مقابل خون پاک شهیدان و خانواده های معظم شهدا قسم خورده ایم و مدیون خون پاک جوانان ایران زمین و زحمات مسئولین نظام هستیم.
به فرموده عزیز دلمان " حفظ نظام از اوجب واجبات است.
وقتی آقا نگران است!
وقتی آقا نگران است یعنی اوضاع خوب نیست. یعنی مسئولین هشیار باشند یعنی مردم حواسشان باشد. وقتی آقا به صراحت میگویند: من نگرانم ، چرا برخی ها نباید نگران باشند ؟ چرا برخی ها باید خیالشان از پیشرفت مذاکرات هسته ای خوش باشد و به تظاهرگری های شیطان دل خوش کنند؟
27 سناتور آمریکایی در نامه ای به مسئولین ایرانی اعلام کردند که اگر توافقی بین ایران و آمریکا صورت بگیرد و امضاء شود فقط تا پایان ریاست جمهوری آقای اوباما معتبر خواهد بود و رئیس جمهور بعدی ملزم به رعایت مفاد این توافق نامه نیست؟
250 نماینده مجلس آمریکا با توافق بین ایران و آمریکا مخالفت کرده و در نامه ای به گنگره درخواست کرده اند تا توافقی کلی با ایران امضاء نشود.
اوباما رئیس جمهور آمریکا یک سال دیگر تحریم های علیه جمهوری اسلامی ایران را تمدید کرد.
آمریکایی ها با الزام آور بودن توافق با ایران در سازمان ملل مخالفت کردند و با تمام پر رویی اعلام کردند که درصورت لغو تحریم ها از طرف سازمان ملل ، تحریم های کنگره آمریکا به قوت خود باقی خواهد ماند.
آمریکا به دنبال تغییر نظام در ایران است و مساله هسته ای ایران تنها بهانه ای برای دشمنی است. و...
این ها نمونه هایی از کارهای شیطانی طرف مقابل مذاکرات هسته ای است.
این روزها اوضاع داخلی و خارجی ایران عزیزمان حساس تر شده است، همه باید هوشیاری خاصی داشته باشیم. مردم و مسئولین کشور باید بیشتر از قبل دقت داشته باشند. مقام معظم رهبری همانند نوح کشتی بان در هر مورد دقت داشته و تذکرات لازم را به هر مناسبتی بیان میکنند. هر قدر موضوع حساس تر باشد بیانات رهبری در آن مورد ریز تر و دقیق تر میشود.
موضوع مذاکرات ایران و آمریکا یکی از حساس ترین موضوعاتی است که مقام معظم رهبری در مناسبت های مختلف بر حساسیت آن توجه داشته و به همه ملت و مسئولین هشدارهای لازم را بیان کرده اند. این در حالی است که ایشان حمایت کاملی هم از تیم مذاکره کننده ایرانی داشته اند، اما ایشان در آخرین فرمایشات خود اعلام کردند که " من نگرانم" و این نگرانی از تیم ایرانی نیست بلکه از فریب کاری و شیطنت طرف مقابل است. ایشان نگران هستند چون شیطان را خوب میشناسند و خوب میدانند که شیطان هیچ وقت با صداقت برخورد نکرده و حتی برخی از کارهای شیطانی را رنگ و لعاب خوب و مذهبی میدهد تا مردم فریب ظاهر کارش را خورده و به سمت آن کار شیطانی سوق پیدا کنند. رهبری خوب دشمن را شناخته و یقین دارند که آمریکا به دنبال منافع مردم و کشور ما نیست و به هیچ عنوان منافع و اهداف خود را فدای منافع دیگران نخواهد کرد. پس به لطف دشمن امید نبسته و استوار و محکم بر سر خواسته های بحق خود پا فشاری میکنند.
مردم و دولت ما هم به تاسی از روش و منطق رهبری باید هوشیار باشیم به شیطان اعتماد نکنیم و همیشه به دشمن بدبین باشیم. به لطف دشمن چشم نداشته باشیم و به وعده های دروغین آن دل نبندیم.
متاسفانه برخی افراد نه تنها به فرمایشات و رهنمود های رهبری دقت نمیکنند بلکه برعکس آب در آسیاب دشمن میریزند و درراه رسیدن به اهداف بلند جمهوری اسلامی سنگ اندازی میکنند. نمیدانم این افراد که بعضا از مسئولین قبلی هم بوده اند چرا چنین کارهایی را انجام میدهند و چرا این گونه حرف میزنند؟
آیا آقای وزیر سابق موقعیت سنجی ندارد و شرایط زمان و مکان را متوجه نیست؟ آیا نمیداند که هر نکته مکانی دارد و هر سخن جایی ؟ در این شرایط حساس که به فرماندهی یکی از فرزندان پر افتخار ایران زمین در عراق ریشه داعش در حال کنده شدن است آیا مطرح کردن پایتختی بغداد مناسب اوضاع و احوال سیاسی منطقه هست؟ حال که بیش از قبل به اتحاد مسلمانان و کشور های مسلمان منطقه نیازمندیم باید این چنین سخنان تفرقه افکن به زبان بیاوریم؟ ملت و دولت عراق به کمک فرماندهان لایق ایرانی توانسته توطئه آمریکایی داعش را برملا کند و در این راه موفقیت های قابل تحسین بدست آورده است، حال چرا برخی ها فتیله اسلام هراسی و ایران هراسی را زیاد میکنند؟ آیا اینگونه حرف ها بر خلاف سیاست های بلند اسلامی و ایرانی نیست؟
حرف آخر اینکه وقتی آقا نگران است وظیفه ما چیست؟ آیا نباید تیم ویژه ای برای بر طرف کردن نگرانی آقا انتخاب کنیم و ماموریت دهیم تا نگرانی رهبری را در اسرع وقت برطرف کنند؟ چرا برای پیگیری کتک خوردن یک نماینده مجلس تیم تحقیق مخصوص اعزام میکنیم تا موضوع را بررسی و نتیجه را اعلام کنند. در حالی که این نماینده محترم مجلس چوب بی سیاستی خود را میخورد. و همه میدانیم این جور کارها نه مورد حمایت رهبری هست و نه مورد حمایت پیروان ولایت و این نوع کارها جز هرج و مرج در جامعه نتیجه دیگری نداشته و نخواهد داشت.
به دولت محترم تدبیر و امید و مجلس و نمایندگان ملت بزرگ ایران پیشنهاد میکنیم که یک تیم ویژه با قابلیت های خاص برای رفع نگرانی رهبری انتخاب کنند و سخت پی گیری کنند تا هر چه زودتر تمام نگرانی های رهبری و بخصوص نگرانی ایشان در مورد مذاکرات هسته ای برطرف شود. انشالله منتظر اقدام هوشمندانه مسئولین هستیم.
به تیم محترم مذاکره کننده هسته ای هم پیشنهاد میکنیم تا با دقت و ظرافت کامل حرکات شیطان را زیر نظر داشته باشند و با اطاعت محض از رهبری قدم های محکم تری در راستای تحقق اهداف بلند جمهوری اسلامی بردارند. در ضمن اگر توانستند به آقای جان کری بی جان تفهیم کنند که فتوای مراجع تقلید و بخصوص رهبری از هر قانونی بالاتر است فتوای رهبری در مورد حرمت ساخت سلاح های اتمی محکم تر از بالاترین قانون های بین المللی است همچنان که فتوای امام راحل در مورد سلمان رشدی مرتد از همه قوانین داخلی و بین المللی فراتر بوده و هست.
همدلی یعنی؟
امسال نیز همچون سال های قبل نامی برای سال نو از طرف رهبری انتخاب شد و آن همدلی و همزبانی دولت و ملت است . معمولا رهبری به تناسب اوضاع و احوال در پیش رو نامی برای سال جدید به عنوان شعار و ملاک عمل ملت و دولت اعلام میکنند و همچنان که در یاداشت های قبلی اشاره شده ، به نظر بنده این انتخاب نام سال ها به نوعی هشدار و خبر است و ما را به اتفاقات در پیش رو همان سال رهنمون میکند. مثل سال جهاد اقتصادی که اگر دولت و مجلس و مردم دقت بیشتری در آن سال میداشتند، در پایان همان سال کشور در گیر مسائل دلار و ... نمیشد یا حداقل اثرات آن کمتر میشد. سال گذشته به عنوان سال مدیریت جهادی و... نامیده شد و دیدیم که چه قدر از سوی ضعف مدیریتی متوجه آسیب هایی شدیم. و اما امسال ....
مواردی از بیانات رهبری و عدم یا ضعف در همدلی برخی از مسئولین با مردم در همین ابتدای سال1394 :
1-دشمن شناسی و عدم اعتماد به دشمن یکی از موارد مهم همدلی بین دولت و ملت و رهبری است. رهبری بارها و بارها به دقت در کارهای دشمن و عدم خوش بینی به دشمن و نیز اعتماد نکردن به ظاهر دشمن تذکر داده اند. بارز ترین این موضوع در مساله توافق هسته ای ایران با کشور های غربی و امریکا شکل میگیرد که نباید فریب کارهای ظاهری دشمن و شیطان را بخوریم و به آن اعتماد کنیم. به فرموده رهبری فرزندان مذاکره کننده این ملت کاملا مورد اعتماد و تایید هستند اما دغدغه ای که رهبری دارند از جانب طرف مقابل است که کاملا فریبکار است و همچنان که دیدیم به قول رهبری آنها در متن جلسه به دنبال توافق با ایران و تنظیم " فکت شیت" و بیانه ای مشترک هستند و از طرف دیگر و پشت پرده در حال تنظیم کردن بیانه ای دیگر بر خلاف آنچه که در حال امضاء هست ،میباشند. بنابر این نمیتوان به این افراد و گفته های آنها یک سویه نگاه کرد و اعتماد کرد. این ها همه از باب دشمنی است که هرگز شیطان دست از کارهای شیطانی خود بر نمیدارد. متاسفانه برخی از مسئولین در مورد دشمن شناسی با مردم و رهبری همدلی و حتی همزبانی هم ندارند.
2- در مورد بیانه لوزان ، رهبری حرف را تمام کرد و فرمود که هنوز کاری نشده و اقدامی صورت نگرفته تا موافقت کنیم یا مخالفت. رهبری گفتند که با نخبگان جامعه در مورد بیانیه مشورت کنید و مردم را در جریان مذاکرات قرار دهید و محرمانه عمل نکنید و...
متاسفانه در این مورد هم همدلی خوبی از سوی مسئولین صورت نگرفته و بعد از گذشت حدود دو هفته از صدور بیانه مشترک و تاکید رهبری به پخش فکت شیت ایرانی ، هنوز از طرف مسئولین این گزاره برگ صادر نشده و به اطلاع مردم نرسیده است. در این مورد اعلام میکنند که اگر مسئولین عالی نظام صلاح دیدند آن را پخش خواهند کرد؟ آیا در نظام جمهوری اسلامی ایران عالی تر از رهبری وجود دارد ؟ ایشان که گفتند این گزارش ها در اختیار مردم قرار بگیرد؟؟؟
در مورد بیانه حرف و حدیث فراوان گفته اند و همه شنیدیم ؛ به طور کلی دو دیدگاه در این مورد وجود دارد: اولی دیدگاهی است که برخی از مسئولین نیز دارند و آن این است که ما به حداقل ها نگاه کنیم و اینکه ایران توانسته کشور های غربی را مجاب کند که قبول کنند تا در خاک ایران غنی سازی 5/3 % صورت بگیرد و ایران بتواند از نسل اول دستگاه های سانتیریفیوژ استفاده کند و بتواند تحقیقات علمی و هسته ای انجام دهد ، خوب است و خود همین یک موفقیت و یک قدم به جلو هست. این دیدگاه خوب است ولی مربوط به زمانی است که آمریکایی ها و غربی ها بهانه تراشی میکردند که حتی یک دستگاه سانتیریفیوژ در ایران کار نکند. اگر به آن زمان نگاه کنیم و این موفقیت را نسبت به آن موقع بسنجیم ، یک پیروزی است و جای تبریک و جشن هم دارد.
اما به نظر میرسد این دیدگاه ناقص است و تاریخ مصرف آن گذشته است چرا که ایران اسلامی از این مرحله عبور کرده و دیگر عقب گرد نباید انجام دهیم و به چند سال قبل برگردیم. غربی ها چه بخواهند و چه نخواهند ایران این مراحل را گذرانده است و به هیچ وجه صلاح نیست تا به گذشته برگردیم.
با یک نگاه ساده همه متوجه میشویم که میخواهند ما را با یک شکلات رنگی مشغول کنند و جلوی پیشرفت های ایران را بگیرند، چرا که الان نسل اول این دستگاه ها دیگر کارایی ندارد و دادن امتیاز تحقیق با دستگاه های نسل اول به جای نسل هشتم ، آن هم تا 10 سال دیگر ، مناسب شان ملت بزرگ ایران نیست. ما توانسته ایم در زمان تحریم به غنی سازی 20% و تعداد دستگاه های حدود 20000 عدد برسیم ، حداقل باید با حفظ این وضعیت و همین شرایط توافق کنیم و دیگر به سال های قبل برنگردیم.
نگاه دوم همین است که نباید عقب گرد داشته باشیم و غرب ما را با همین توان حاضر قبول کند( البته اصرار نداریم که حتما ما را قبول کنند). ما که امتیاز فردو را دادیم و آب سنگین اراک را تغییر میدهیم و از 20000 دستگاه به حدود 6000 دستگاه راضی میشویم! چرا تحریم ها یک جا برطرف و لغو نخواهند شد؟ به اعتراف خود مسئولین هسته ای ایران بازگشت از این مرحله حداقل 10 سال زمان لازم دارد و تغییر کاربری آب سنگین اراک مثل تغییر نیروگاه بوشهر 30 سال زمان لازم دارد! پس چرا این همه عقب نشینی و امتیاز دهی؟؟؟ با این دیدگاه دیگر جایی برای تبریک پیروزی و جشن نمیماند.
3- این روزها از برخی مسئولین حرف ها و نقل قول هایی میشنویم که نشان از ضعف همدلی با مردم و رهبری را دارد از آن جمله این است که انقلاب اسلامی را مصادره میکنند و فکر میکنند که هر جا خودشان حضور داشتند آنجا به نفع مردم و انقلاب بوده و در راه امام و آرمانهای آن یار سفر کرده بوده و در غیر این صورت انقلاب از راه خود منحرف شده است. این تصور اشتباه است و این انقلاب و مردم فهیم ایران بزرگ با رهبری های امام و رهبر انقلاب همیشه در راه احقاق حقوق مظلومان بوده و خواهد بود. چنین نیست که هر جا من باشم درست و غیر آن نادرست باشد. این نظام مال همه مردم است و خدا هم پشتیبان آن بوده و هست. همه قبول داریم که در جامعه کارهای نابجا و منکر هم انجام میشود ولی این نیست که ما مشکلات اصلی را بخاطر جناح خاصی کم رنگ نشان دهیم و یا برعکس. منکر اصلی جامعه ما و جامعه آینده و نسل های بعدی وضع نا بسامان اقتصادی و فرهنگی و حرکات ضد فرهنگی است که متاسفانه حتی در برخی از ارگان های دولتی نیز نفوذ کرده است. منکر اصلی جامعه ما ضعف مدیریت است که اگر مدیریت قوی داشته باشیم نه تنها از تحریم ها دچار چالش نمیشویم بلکه از تحریم به عنوان یک فرصت استفاده میکنیم تا به بالندگی و تعالی برسیم. اگر مدیریت خوب داشته باشیم فرهنگ و اقتصاد خوبی را به نسل آینده به ارث میگذاریم.
معروف اصلی این است که به وضع معیشتی مردم رسیدگی کنیم و به اقتصاد مردم فکر کنیم؛ اینکه آب و برق و... را گران کنیم تا در آمد های دولت بیشتر شود ، یک راه حل راحتی است اما خوب نیست و به درد جامعه و از بین رفتن مشکل نمیخورد...
معروف اصلی جامعه ما تنظیم برنامه های دولت و مجلس برای پیاده کردن اقتصاد مقاومتی است که بتوانیم در شرایط تحریم در برابر دشمنان نظام مقاومت کنیم و از فشارهای اقتصادی دشمن بر زندگی مردم بکاهیم و ...
بیاییم در این ابتدای سال با رهبری عزیزمان ، این مرد فرزانه همدلی کنیم و همراه و همدل و همزبان با ایشان جامعه خود را اصلاح کنیم. انشالله
.: Weblog Themes By Pichak :.